فهرست مطالب
۱. مقدمه
شايد به جرأت بتوان گفت هيچ مسئل ای به اندازه وجود آب نمی تواند موجب اخلال در يک پروژه گودبرداری شود. اين مسئله می تواند موجب كاهش ظرفيت باربری سطحی، تخريب پيشانی خاكی گود، عدم تمايل پيمانکاران در انتخاب روش شمع زنی و افزايش زمان و هزينه خواهد شد. حتی در صورتی كه اين مسئله به طور مؤثر مديريت و كنترل گردد
، عامل مهمی در مورد مشکالت دسترسی و رفت و آمد در سايت می باشد. به بيان ديگر مسئله وجود گل و لای می تواند مشکالت جديد بسياری را ايجاد و حتی طرح ها و برنامه های بسيار دقيق را نيز دچار اخلال نمايد. چنانچه با اين مسئله به درستی برخورد نشود، عملاً امکان آسيب به پيمانکار در تمام موضوعات وجود خواهد شد ( شکل ۱ )—کنترل آب زیرزمینی در گودبرداری
در برخورد با مسئله آب، بايد آمادگی مواجهه با مشکلات آب سطحی، آب راكد و آب هايی كه در حين گودبرداری خارج می شوند مشابه مسائل فشار آب و لایه های تحت فشار زير عمق گودبرداري، توجه شود. لذا به منظور دستيابی به اين موضوع، رسيدن به فهم دقيق از انواع شرايط مواجهه با آب ضروری است. اين اطالعات بايد با اثرات بالقوه آب و هوايی و تغييرات فصلی تركيب گردد
. تنها در صورتيکه تصور صحيح و منطقی از اين موضوعات وجود داشته باشد، امکان برنامه ريزی صحيح جهت كنترل مسئله آب كه امری كاملاً ضروری در اجرای موفق پروژه گودبرداری است، وجود خواهد داشت.
تاكنون روش های مختلفی برای كنترل آب در گودبرداری ارائه شده است كه هر يک برای شرايط خاصی مؤثر خواهند بود. با اين حال معيارهايی برای انتخاب بهترين روش وجود دارد كه می توان گفت نفوذ پذيری خاک و جنس آن از مهم ترين آنهاست. ( شکل ۲ ) نمون های از روش های پيشنهادی برای انتخاب روش زهکشی مناسب را نشان می دهد. در اين نوشتار به برخی از پركاربردترين روش های زهکشی گود پرداخته شده است.—-کنترل آب زیرزمینی در گودبرداری
۲. آب کشی گود
آبكشی « Unwatering » عنوانی است كه به روش های حذف آب بعد از ورود آن به محل گود داده می شود. در اين خصوص ممکن است بين اين اصطلاح وعنوان خشکسازي گود « Dewatering » اشتباه شود. در حاليکه اصطلاح خشک سازی گود، مربوط به روش هايی است كه از ورود آب به محل گود بوسيله ی عمليات پمپاژ جلوگيري می شود.
آب كشی می تواند در مورد سدهای صندوقه ای با سپر، بعد از نصب لایه ی آب بند در كف آن نيز انجام شود. چنانچه گودبرداري تقريباً سطحی باشد ( كمتر از ۴.۵ متر )، عمليات پمپاژ معمولاٌ بوسيله ی پمپ های خلاء انجام می شود. لکن در صورت عميق تر بودن گود، اين كار بوسيله ی پمپ های شناور يا پمپ های لجن كش « Trash pump » قابل انجام خواهد بود.—کنترل آب زیرزمینی در گودبرداری
اگر آب نسبتاً شفاف باشد، می توان آن را مستقيماً يا با هر نوع كانال كشی به مسير نهرها، رودها يا درياچه ها منتقل كرد. با اين حال، آبی كه از محل گودبرداری جمع آوری می شود، دارای رسوبات زيادی است كه لازم است قبل از رهاسازی در آب های طبيعی زدوده شوند. اين فرآيند می تواند به سادگی پخش آب در يک فضای سبز وسيع جهت نفوذ مجدد آن به درون زمين نيز انجام شود. در غير اينصوت ممکن است نياز باشد آب جمع آوری شده به يک حوضچه ی رسوب كه متشکل از مخازن بزرگ يا گودال هايی كه به اين منظور حفر شده اند، است؛ منتقل شود.
در اين بخش بعد از رسوب گل و لای، آب تسويه شده پشت يک بند جمع آوری می شود. در موارد بحرانی ممکن است نياز باشد از برخی مواد كركينه ساز « Flocculant » با گياهان خاصی جهت حذف مواد جامد استفاده شود. اگر آب حاوی آلودگی های خاصی باشد، ممکن است نياز به استفاده از مواد شيميايی جهت ايجاد رسوب يا فيلترهای جهت مناسب سازی آن برای طبيعت باشد.
آب كشی می تواند شامل حذف آب هايی كه به تدريج در نقاط محدودی از گود تجمع می كنند و بايد به طور مداوم تخليه شوند، نيز باشد. منبع اين آب ها ممکن است بارندگی يا آب جدول ها باشد كه به داخل گود جريان می يابند. حجم اين آب ها معمولاً آنـقدر بالا نيست كه بتوان از روش خشک سازی استفاده كرد، لذا با احداث كانال هايی ( شکل های ۳ و ۴ ) در محل پروژه در اطراف اجزای حساس كار جمع آوری شده، و به سمت يک يا چند چاه زهکش ( شکل های ۵ و ۶ ) می شوند تا از آنجا به خارج گود پمپ و تخليه گردند.—-کنترل آب زیرزمینی در گودبرداری
حال اين سوال مطرح میشود كه « چه موقعی بايد از روش خشک سازی و چه موقعی بايد از روش آب كشی استفاده كرد؟» اين سوال نه تنها از جنبه « امکانپذيری » مطرح می شود، بلکه از لحاظ اقتصادی و اجرايی نيز قابل طرح است. چنانچه بتوان با استفاده از روش آبكشی به طور مؤثر مسئله آب را حذف كرد، تقريباً هميشه از لحاظ اقتصادي ارزان تر از روش خشک سازی خواهد بود. با اين حال تصميم انتخاب روش آب كشی به جا خشک سازی اثراتی فراتر از مسئله هزينه بر پروژه ها شمع زنی و گودبرداری خواهد داشت. لذا در استفاده از اين روش ممکن است مواردی لزوم به رعايت باشند كه عبارتند از:
o در روش آب كشی ممکن است نياز به استفاده از شيب های ملايم تری جهت گودبرداری باشد.
o انتخاب روش آب کشی ممکن است گزينه های ممکن براي شمع زنی را محدود نمايد، به عنوان مثال
ممکن است نياز لازم باشد از سپرها به جاي شمع های كششی يا نيلينگ استفاده شود.
o در پروژه هايی كه از روش آب كشی استفاده می شود، تقريباً هميشه كف گود مرطوب تر و لجنی تر
خواهد بود كه اين مسئله مشکلات بيشتری را در مقايسه با روش خشک سازی ايجاد خواهد كرد.
به منظور كاهش هزينه های آب كشی، واضح است كه بايد حجم آب پمپاژ را كاهش داد. براي اين كار
روشهاي مختلفی وجود دارد، ازجمله:
o به جای استفاده از يک چاه عميق جهت جمع آوری آب، بهتر است از چند چاه در نقاط مختلف
گود استفاده شود.
o از روش های انحراف جريان آب ورودی به محل گود ( بخش ۴ )به منظور كاهش حجم آب ورودی
استفاده شود .
o با استفاده از اجراي cutoff ميزان آب ورودی از يک منبع مشخص به داخل گود كاهش داده شود.
كيفيت مصالح مصرفی در زهکشی زيرزمينی، نقش اساسی در بهره دهی دراز مدت تأسيسات زهکشی ايفا
می كند و به طور كلی بايد دارای ويژگي ها زير باشند :
الف- از نظر شيميايی و فيزيکی، در شرايط محيطی پروژه مقاوم و با دوام باشند .
ب- مقاومت كافی سازه ای در برابر بارهای وارده و تغيير شکل های ناشی از آن را داشته باشند .
پ- در ابعاد و اندازه هايی طراحی شوند تا بتوانند حجم آب مورد نظر و محاسبه شده در طرح را جمع آوری
و تخليه كند .
مصالح دانه ای
عملکرد مصالح دانه ای در سيستم زهکشی زيرزمينی شامل موارد زير است :
الف- جمع آوری آبی كه از سيستم عبور می كند
ب- جلوگيری از فرار و انتقال مواد ريزدانه خاک پايه ( خاكی كه بايد زهکشی شود ) به داخل مصالح زهکش
پ- تخليه و خارج كردن آب به عنوان يکی از عملکردهای اصلی فرايند زهکشی
برای اينکه الزامات فوق قابل اجرا باشد مصالح دانه ای بايد تابع معيارهای معينی از نظر دانه بندی، تراوايی، مقاومت در برابر دوره های متناوب ذوب و يخبندان و واكنش های شيميايی مضر بوده و از سنگدانه هاي سخت، بادوام و مستحکم تشکيل شده باشند. در صورت مصرف ماسه از نوع ماسه بتنی به عنوان مصالح زهکشی نبايد از ماسه حاصل از سنگ شکسته كربناتی كه به تدريج در آب حل می شود استفاده نمود .—کنترل آب زیرزمینی در گودبرداری
۳. خشک سازی گود
« خشک سازی » عبارت است از اقدامات اجرايی كه به منظور حذف آب قبل از ورود آن به محل گودبرداری انجام می شود. اين اقدامات می تواند به صورت كاهش سطح آب در خارج از محل پروژه و پائين نگهداشتن سطح آب زيرزمينی تا زمانی كه اقداماتی مانند كارهای بتنی و اجرای طبقات كه در زير تراز سطح آب زيرزمينی انجام می شوند، به پايان برسد، باشد. اين نوع از خشک سازی كلی در صورتی قابل انجام است كه قبل از آن يک بررسی كامل از امکان سنجی اين روش از نظر آسيب به عوارض همجوار پروژه كاملاً انجام شده باشد.
زيرا اين روش می تواند بر روی چاه های مجاور اثر بگذارد، موجب نشست در سازه های مجاور شود و جهت جريان آب های زيرزمينی را معکوس و درنتيجه گسترش آلودگی های موجود در آب های زيرزمينی به مناطقی كه قبل از آن تحت تأثير نبودهاند، را موجب شود.—-کنترل آب زیرزمینی در گودبرداری
چنانچه خشک سازی تنها در محدوده ی محل اجرای پروژه مد نظر باشد، بايد با استفاده از ديوارهای آب بند كه امکان ثابت ماندن سطح آب در خارج از محدوده ی پروژه را فراهم می كنند، محدوديت مذكور را اعمال كرد. اين ديوارهای آب بند می تواند سپر، ديوارها سکانتی ( شمع های سکانتی )، ديوارهای ديافراگمی يا ترانشه های خاكی پر شده از مخلوط خاک بنتونيت يا خاک سيمان بنتونيت، باشد ( شکل ۷ ) به محض اجرای اين نوع ديوارها، حجم آبی كه بايد پمپاژ شود كاملاً كاهش خواهد يافت.
خشک سازی می تواند در قالب روش های ديگری مانند چاه های عميق، چاهک های نقطه ای و زهکش های افقی نيز انجام شود. تقريباً هميشه اجرای چاه های عميق نسبت به چاهک های نقط های گران تر تمام می شود و معمولاً زمانی از آن استفاده می شود كه نفوذپذيری خاک به حدی زياد باشد كه امکان افت سطح آب در محدوده ی وسيعی وجود داشته باشد. چاه ها معمولاً در فواصل مركز به مركز ۳۰-۴۵ متری حفر شده و پمپاژ آب از آنها بوسيله ی پمپ های مسغرق با ظرفيت بالا انجام می شود.
قطر اين چاه ها معمولاً بين ۲۵-۷۵ سانتی متر بوده و سطح داخلی آنها بوسيله ی فيلترهايی پوشانده می شود تا از ورود ماسه و گل و لای به پمپ كه موجب اخلال در عملکرد آن می شود، ممانعت بعمل آيد. اجرای اين نوع از چاه ها در خاک های ماسه ای و شنی با نفوذپذيری ۳-۱۰×۱ سانتی متر بر ثانيه بهينه است. محدوده ی وسيعی را می توان با استفاده از تعداد محدودی چاه خشک كرد. ( شکل ۸ )
گزينه ی ديگر قابل استفاده، روش چاهک های نقطه ای « Wellpoint » است. اين چاهک ها، چاه هايی با قطر كم هستند كه با استفاده از روش هايی مانند حفاری، كوبش يا نيروی جت نصب میشوند. چاهک ها با فواصل محدود و نزديک به هم ( فاصله مركز به مركز ۰.۵ – ۲.۵ متر ) در محيط محدودهای كه خشک سازی آن مدنظر است، نصب می شوند ( شکل ۴ و۰۳ ) تمام چاهک های به يک خط انتقال مركزی متصل می شوند. اگر عمق تحت خشک سازی كمتر از ۴.۵ متر باشد—-کنترل آب زیرزمینی در گودبرداری
، چاهک ها می توانند با خلاء كار كنند كه در اين صورت به آن ها « چاهک های نقطه ای مکشی » گفته می شود. مکش در خط مركزی ايجاد شده و موجب مکيدن آب از دورن چاهک ها می شود. اگر عمق خشک سازی بيشتر از ۴.۵ متر باشد، استفاده از چاهک های مکشی مستلزم اجرای يک رديف ديگر از چاهک ها، ۴.۵ متر پائين تر از رديف اول است تا عمليات افت سطح آب مؤثر باشد. اگرچه اين امر مستلزم گودبرداری به صورت شيبدار است، لکن در شکل ۱۱ يک نمونه از استفاده اين روش در اجرای نيلينگ را نشان می دهد كه از سيستم خشک سازی مکشی كه در چند تراز مختلف روی جدار قائم گود نصب شده است، استفاده گرديد.—-کنترل آب زیرزمینی در گودبرداری
روش های چاهک های نقط های در خاک، خاک های با نفوذپذيری حدوداً ۵-۱۰×۱ سانتی متر بر ثانيه مؤثر می باشد. خاک هايی مانند ماسه ی سيلتی، سيلت های يخرفتی و ماسه های ريز سيلتی كه نفوذپذيری آنها در محدوده ی ۳-۱۰ تا ۵-۱۰ سانتی متر بر ثانيه قرار می گيرد، می توانند با استفاده از روشه ای ديگر، خشک سازی شوند. در اين خصوص بين كاهش اثر روش چاه های عميق و صرفه اقتصادی در روش چاهک های نقطه ای، حالت تعادل وجود دارد.—–کنترل آب زیرزمینی در گودبرداری
زهکش ها افقی روشی است كه مخصوصاً در شرايطی كه آب از لايه های فوقانی وارد گود می شود، مؤثر میباشد. از اين روش غالباً در شرايطی استفاده می شود كه يک سطح لغزش از خاک، در اثر وجود آب زيرزمينی لغزنده شده باشد و بتوان با پائين كشيدن سطح آب در سطح لغزش، شرايط پايداری آن را بهبود بخشيد.—–کنترل آب زیرزمینی در گودبرداری
اين زهکش ها به صورت حفاری افقی بر جدار قائم محل گودبرداری و سپس راندن لوله های مشبک كه منافذ آن با فيلتر محافظت شده است در درون سوراخ ها، نصب می شوند ( شکل ۱۲ ) براين اساس آب در درون اين لوله ها جمع شده و به محلی مشخص پمپ و هدايت می شود. زهکش های افقی با طول تا ۲۱۵ متر هم جهت خشک سازی و تثبيت سطح لغزش مورد استفاده قرار گرفته اند. ( شکل ۱۳ )
۴. روش های انحراف آب از اطراف گود
به منظور جلوگيری از جريان ناخواسته ی آب های سطحی به داخل محل اجرای گود و معضلات مبتنی بر آن، معمولاً پيمانکاران اقدام به احداث كانال يا بندهای كوچک در اطراف پروژه يا در مسير محل های ممکن برای ورود آب می كنند. اين كانال ها می توانند به سادگی كانال های بتنی معمولی يا شکلی شبيه ابرو داشته باشند ( شکل ۱۴ ) اين سازه های انحرافی آب را به سمت سيستم های فاضلابی يا محل های انباشت آب هدايت می كنند تا از انباشتگی آن ها در سايت جلوگيری گردد.—-کنترل آب زیرزمینی در گودبرداری
برای آب هايی كه امکان انحراف آن ها از محل پروژه وجود ندارد مانند آب باران، ايده ی مناسب، كاهش اثرات آنها بر شيب ها يا نفوذ آن ها به خاک پشت سيستم های اجرای شمع است. هنگامی كه به آب اجازه داده شود تا روی شيب خاكی جريان يابد، با ايجاد كانال هايی موجب سست شدن آن خواهد شد. اگر آب اين امکان را داشته باشد كه پشت حاشيه ی خاكی ديوار نيلينگ يا شمع های كششی جريان داشته باشد، می تواند با شستن مصالح از پشت ديوار و سست كردن خاک، منجر به ناپايداری كلی سيستم شود.—-کنترل آب زیرزمینی در گودبرداری
در بالای هر شيب مجاور گود بايد كانال هايی جهت انحراف آب و ممانعت از جريان يافتن آن روی شيب احداث گردد. بالای شيب بايد در نواحی دورتر نيز جدول بندی شود تا در مواقع جريان های زياد، آب وارد گود نشود. در مواقعی كه شيب ها در معرض تخريب ناشی از وزش طوفان و بارش شديد هستند، بايد روي آن ها با پوشش هايی مانند نايلون پوشانده شود ( شکل ۱۵
) اين پوشش بايد به گونه ای اجرا شود كه از بالای شيب شروع شده و روی شيب تا بالای شمع ها ادامه يابد و يا تشکيل يک كانال جهت جمع آوری آب بدهد يا به حدی طول آن بزرگ انتخاب گردد كه آب را به داخل گود، دور از پای ديوار، هدايت كند نه آن كه روی شيب يا سيستم شمع جريان پيدا كند.—-کنترل آب زیرزمینی در گودبرداری
سپس می توان آب ورودی به داخل گود را توسط سيستم پمپ و كانال جمع آوری كرد. ( شکل ۱۶ ) عواقب عدم جلوگيری از ورود جريان آب های كنترل نشده بر يک شيب محافظت نشده را نشان می دهد. بسياری از پيمانکاران به اين عقيده اند كه هزينه ی نگهداری شيب با سيستم های پوششی بيشتر از اجرای يک لایه نازک شاتکريت ( شکل ۱۷ ) می شود.—-کنترل آب زیرزمینی در گودبرداری
۵. زهکشی گود
با وجود تهيه بهترين طرح ها، به ناچار آب وارد ناحيه ی پشت سيستم های اجرای شمع خواهد شد. در مورد سيستم هايی كه برای مقابله با نيروهای هيدرواستاتيک طراحی نشده باشند، اين مسئله می تواند نگران كننده باشد. سيستم های شمع كششی ( lagging and pile Soldier ) و نيلينگ از اين دست سيستم ها هستند. در سيستم شمع های كششی معمولاً هرگونه فشار آب از منافذ بين تخته هايی كه بين شمع ها اجرا می شود ( lagging ) از بين می رود. اين در شرايطی قابل قبول خواهد بود كه جريان آب به همراه خود ذارت ريز خاک را حمل نکند.
در غير اين صورت، شسته شدن خاک موجب ايجاد حفره در پشت ديوار می شود. برای مقابله با اين مشکل، معمولاً پيمانکاران پشت تخته ها را با كاه يا تراشه چوب پر می كنند تا به عنوان فيلتر مانع شسته شدن خاک شود. برخی طراحان، طرح استفاده از پارچه های فيلتر و شن درشت دانه نخودی را برای پشت تخته ها، ارائه می كنند. هرچند اين طرح ها روی كاغذ مناسب به نظر می آيد، لکن اجرايی نيست. مقدار خاكبرداری اضافی كه بايد پشت تخته ها جهت نصب و اجرای اين طرح ها انجام شود، منجر به تخريب گستردهای خواهد شد.
درنتيجه با برداشتن تخته ها به اين فيلترهای سست آسيب وارد خواهد شد و به ناچار می افتند. در سيستم های شمع كششی، روش صحيح اجرای زهکش به اين صورت است كه پس از نصب تخته ها، پارچه ی فيلتر روی آن متصل می شود ( شکل ۱۸ ) سپس ديوار بتنی اجرا می گردد كه با اين كار، فيلتر بين ديوار و تخته محصور می شود. اين روش موجب می گردد كه جريان آب عبوری از تخته ها وارد فيلتر و از آنجا به پای ديوار منتقل گردد. سپس جريان های رسيده به پای ديوار به يک سيستم جمع آوری منتقل می شود.—-کنترل آب زیرزمینی در گودبرداری
در مورد ديوارهای نيلينگ، اين مسئله كه آب پشت وجه ديوار كه معمولاً شاتکريت و نفوذناپذير است، جمع نشود. به منظور مستهلک كردن و ممانعت از فشار و تجمع آب پشت وجه ديوار، پيمانکاران اقدام به نصب نوارهای زهکشی پشت لایه ی شاتکريت در فواصل حدوداً ۲ متر از هم می كنند ( شکل ۱۹) با اين كار جريان آب ورودی به پشت ديوار توسط زهکش ها به پای ديوار منتقل می شود.
علاوه بر نوارهای زهکشی قائم، نوارهايی به صورت افقی هم اجرا می شود كه با نوارهای قائم تشکيل شبکه می دهند ( شکل ۲۰) فاصله ی نوارهای افقی از هم معمولاً ۲ متر است و به اندازه طول هر گام شاتکريت بستگی دارد. اين شبکه نوارها موجب می شود كه در صورتيکه در يک زهکش قائم، انسداد ايجاد شد، جريان آب گزينه های ديگری برای ادامه مسير داشته باشد. هنگامی كه جريان به پای ديوار رسيد، وارد لوله هايی كه از درون ديوار بيرون آمده اند شده ( شکل ۲۱ ) و به صورت ثـقـلی به سيستم هدايت و جمع آوری منتقل می شود. ( شکل ۲۲ )—-کنترل آب زیرزمینی در گودبرداری
۵-۱. سیستم های نوین
يکی از روش های نوين در زهکشی گود، استفاده از مصالح ژئودرين ( Geodrain ) است كه انواع مختلفی دارند.
مراحل اجرای سيستم زهکشی با استفاده از اين مصالح عبارتند از:
۱- بریدن یا کاور کردن سر نیلینگ یا آرماتورها: درصورت وجود نيلينگ و آرماتور بايد در ابتدا سطح كف و ديواره ها برای اجراي لایه های PVC و ژئودرين كامال صاف و هموار شود. برای اين منظور دو راه حل اساسی توصيه می شود:
الف- كاور كردن سر نيل ها با نرمه ی سيمانی
ب- بريدن سر نيل ها تا حد امکان و استفاده از چند لایه ژئوتکستايل برای پوشاندن آن ها
۲- اجرای اولین الیه ی ژئوتکستایل: لایه ی ژئوتکستايل دو نقش اساسی دارد : ( ۱ ) فيلتر ( برای جلوگيری از پر شدن خلل و فرج و شبکه بندی زهکش به وسيله ی سنگ ريزه ها و گل و لای ) و ( ۲ )هدايت كننده ی آب به سمت زهکش ( ژئوتکستايل با جذب رطوبت ، آب را به سمت لایه ی بالايی ( ژئودرين ) هدايت می كند)
۳- اجرای الیه زهکش ( ژئودرین ): جهت هدايت آب به سمت لوله های زهکش و از آنجا انتقال آن به خارج از محيط كار از اليه های ژئودرين استفاده می شود.
۴- اجرای لایه ی دوم ژئوتکستایل: جهت محافظت از ژئوممبران PVC در برابر لایه ی بتن محافظ
۵ -اجرای لایه ی PVC : سطحی كه پوشش روی آن نصب می شود، بايد عاری از هرگونه نقاط نوک تيز و برنده و بايد تقريباً صاف و هموار باشد.سطح بايد از يک زير سازی مستحکم مانند لایه ی شاتکريت و يا ديوار بتنی و يا آجری برخوردار باشد. وجود آب راكد،گل و لجن، برف و رطوبت بيش از حد بر روی سطح مجاز نمی باشد و پوشش در حضور اين عوامل نبايد گسترده و نصب شود.—کنترل آب زیرزمینی در گودبرداری
در بسياری از موارد جهت تثبيت خاک پس از گودبرداری از روش نيلينگ و شاتکريت استفاده می گردد. لذا جهت جلوگيری از آسيب فيزيکی به ورق ممبران، می بايست قسمت اضافه سر نيلها ( بولتها ) بريده شده، سپس با دو لایه ژئوتکستايل روی بولتها را پوشاند. پس از پهن كردن، ورق ها می بايست در نقاط همپوشانی به يکديگر جوش داده شوند. در جوش ورق های پليمری از دستگاه های جوش هوای داغ استفاده می گردد. تمام قسمت های همپوشانی بايد از هر گونه خاک،گرد و غبار ، آب و … عاری باشد.—–کنترل آب زیرزمینی در گودبرداری
برای جوشکاری ورق های PVC دستگاه های مختلفی وجود دارد كه به صورت خودكار ، نيمه خودكار و دستی عمل می كنند. متداول ترين روش جوشکاری استفاده از دستگاه جوش هوای داغ دستی و يک غلتک جهت وارد آوردن فشار به قسمت های حرارت ديده است.